کد مطلب:31881
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:15
نفوس مجرده يعني چه ؟ و آيا اشياء ويا حيوانها ويا نباتات نفوس مجرده دارند؟
درپاسخ به سؤا ل خوب شما دوست عزيز عرض ميشود كه بشر درمطالعه موجودات آنهارا دوگونه يافتهاست ، گونه اي از آنها موجوداتي هستند كه تا هنگامي كه وجود دارند از نظر مشاهده حسي يك حالت بيشتر ندارند مانند سنگ و ديگر جمادات . گونه دوم موجوداتي اند كه با اينكه وجود دارند چه بسا قوا وافعال آنها از كار مي افتداگر چه از نظر مشاهده حسي هيچگونه خللي درآنها ديدهنميشود مانند انسان وديگر انواع حيوانات وگياهانكه در مواردي با اينكه اندامها و قواي مادي آنها سالماست از حركت و جنب و جوش ، باز مي ايستند آنگاه به تدريج قواي مادي آنها نيز دچار اختلال وتباهي ميشود از اينجا بشر به اين نتيجه رسيده است كه اينگونه موجودات علاوه بر قوا و دستگاههاي حسي ومادي خصوصيتي دارند كه همان منشاء احساسات وادراكات علمي و كارهاي مبتني بر علم و ارادهاست . (1)
اين خصوصيت همان خصوصيت نفس مجرده اين موجودات است .
عمليات و تجربيات علمي نيز نشان ميدهد كه گياهان فهم و درك و شعور دارند . بوته گل گلداني را در هر شبانه روز چند بار تهديد كرده اند كه ترا از بين مي بريم و آب نمي دهيم و آزمايش كرده اند وديده اند رفته رفته برگهاي گل پژمرده شده وگل رنجورگرديده است بعد به گل بشارت داده اند كه ترا نگه مي داريمآب مي دهيم و رسيدگيمي كنيم وديدهاند كم كم بوته دوباره به حالت عادي خود ، بازگشته اينگونه اتصال و ارتباط انسان با نبات خيلي مهم استالبته روشن است كه درك گياهان به گوش و زبان نيست .(2)
اما آيات قرآني دراين زمينه پرده از حقايق برداشته و صراحتا اعلام ميدارد كه :
جمله ذرات عالم در نهانبا تو گويانند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم وهوشيمبا شما نامحرمان ما خامشيم(3)
خداوند متعال درباره حيوانات مي فرمايد : وما من دابه في الارض ولا طائر يطير بجناحيه الاامم امثالكم ما فرطنا فيالكتاب من شيء ثم الي ربهم يحشرون (4)
يعني هيچ جنبنده اي در زمين نيستونه هيچ پرنده اي كه با دوبال خود پرواز مي كند مگر آنكه آنها نيز گروه هايي مانند شما هستند ما هيچ چيز را دركتاب (لوح محفوظ ) فروگذار نكرديمپس همه به سوي پروردگار شان محشور ميشوند .
علامه طباطبائي در تفسير آيه شريفه مي فرمايند:
اين قسمت آيه كه ميفرمايد : امم امثالكم يعني آنها گروه هايي مانند شما هستند معلوم ميشود كه ايشان هم تكليف وهم حشر دارند (تكليف مربوط به كساني است كه ارادهدارند واراده امري مجرد است .) زيرا مي فرمايد :ثم الي ربهم يحشرون اما سنخ وچگونگي تكليف
آنها معلوم نيست .
قرآن كريم نه تنها حيوانات بلكه تمام موجودات عالم هستي را داراي درك وشعور ومشغول به تسبيح خداي متعالمعرفي مي كند.
تسبح له السموات السبع والارض ومن فيهن و ان من شي يسبح بحمده ولكن لاتفقهون تسبيحهم (5)
آسمانهاي هفتگانه و زمين و هر كسيكه در آنهاست او را تسبيح ميكنند و هيچ چيز نيست مگر اينكه به ستايش ، تسبيح او را ميگويد ولي شما تسبيح آنها را در نمي يابيد .
منظور از اين تسبيح،تسبيح تكويني نيست كه هر موجودي زبان حال خضوع و خشوع دارد و آيه و نشانه حق سبحانه است زيرا اين معنا راكافرنيز درك مي كند در حاليكه در آيه شريفه مي فرمايد ولكن لاتفقهون تسبيحهم ولي شما تسبيح آنها را در نمي يابيد.
آيا ت ديگري نيز براين مطلب دلالت ميكنندمن جمله آيه شريفه حتي اذا ما جاؤوها شهد عليهم سمعهموابصارهم وجلودهم بماكانوا يعملون و قالوالجلودهم لم شهدتم علينا قالو ا انطقنا الله الذي انطق كل شي (6) يعني تا اينكه وقتي به آن (آتش جهنم ) مي رسند، گوشها و ديدگان و پوستشان به آنچهمي كرده اند بر ضدشان گواهيميدهند وآنها به پوست بدن خود مي گويند چرا برضد ما شهادت داديد ؟ ميگويند همان خدايي كه هر چيزي را به زبان آورد مارا گويا گردانيد.
زيرا منطق بدون شعور و درك امكانندارد زيرا لازمه تحمل شهادت در دنيا ونيز اداي شهادت در آخرت داشتن شعور است .(7)
البته بايد خاطر نشان كنيم كه اگر چه تمام موجودات داراي مراتبي از اراده و شعور هستند تا جائيكه حتي برخي تجربيات علمي نيز بر اين مطلب گواهي مي دهد اما ميزان آن قابل مقايسه با شعور ودرك انساني نيستچنانچه قرآن كريم درباره مقام انسان مي فرمايد: انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها واشفقن منها و حملها الانسان ... (8) يعني ما برآسمانها و زمين و كوههاي عالم عرض امانت كرديم ( نور معرفت يا نماز يا ولايت را ) همه از تحملآن امتناع ورزيدند تا انسان پذيرفت ...)
آسمان بار امانت نتوانست كشيد قرعه فالي به نام من ديوانه زدند(9)
ودر جاي ديگر مي فرمايد : وفضلنا هم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا يعني ما انسان رابر بسياري از مخلوقات برتري و فضيلت بخشيديم.(10)
منابع و مآخذ :
1. عقايد استدلاليج1 ص 150
2. 665پرسش و پاسخدر محضر علامه طباطبايي ، ص 173
3. مثنوي معنوي، مولوي
4. قرآن كريم سوره انعام ، آيه 38
5. قرآن كريم سوره اسراء ، آيه44
6. قرآن كريم سوره فصلت ، آيه 21- 20
7. 665پرسش و پاسخدر محضر علامه طباطبايي ص 173-171
8. قرآن كريم سوره احزاب آيه 72
9. ديوان حافظ
قرآن كريم سوره اسراء ، آيه 70
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.